توی اتوبوس نشسته بودیم . راننده اول اومد بلیط هارو جمع کرد . موقع پیاده شدن شاگرد راننده گفت خانم بلیط . خانومه شاکی گفت آقا چه خبره ؟ یه بار از عقب باید بدیم یه بار از جلو ؟ اتوبوس داشت منفجر میشد . خانومه اومد درستش کنه گفت الان به راننده دادم . به چند نفر باید بدیم نظرات شما عزیزان:
هیچی به هیچی آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل لینک
هوشمند نويسندگان
|
|||||||||||||||||||
|